
هرات/ ۶ جدی/ باختر
کودکان خیابانی را میتوان یک پدیدۀ جهانی عنوان کرد؛ زیرا رد پای آنان در سایر خیابانهای جهان وجود دارد.
اما این پدیدۀ دلخراش در کشورما نگران کننده است.
هرات یکی از ولایت هایی است که کودکان خیابانی به دلیل افزایش بیجاشدگان داخلی، فقر و تنگدستی وبیکاری درآن افزایش یافته است.
خبرمبنی بر مصدومیت ده کودک به دلیل خوردن برگ درخت، نشان از بی توجهی مسوولان و نهادهای حامی کودکان است که توجه جدی مسوولان را دراین زمینه نیاز دارد.
در هرات پنج پرورشگاه وجود دارد که در آن هشت صد کودک نیازمند نگهداری می شوند و به گفتۀ مسوولان ادارۀ کارواموراجتماعی، از جملۀ پنج پرورشگاه موجود در این ولایت، دوپرورشگاه دولتی وسه آن شخصی است.
در دو پرورشگاه دولتی هرات دوصدوپنجاه کودک خیابانی نگهداری می شوند. تمام پرورشگاه های این ولایت با کمبود منابع مالی مواجه اند.
کودکان خیابانی تنها کارگران ساده نیستند، آنان نه تنها از سواد وتعلیم وتربیه محروم می شوند بلکه قاچاقبر مواد مخدر، همکار و همدست مافیا، وسیلۀ تبلیغات شرکتها و موارد دیگری است که آنان در کارنامۀ خود دارند که می تواند آینده خطرناکی به خود ترسیم کنند.
از جهت دیگر آنان از همین دوران کودکی ،دزدی و کیسهبری توشهیی است که از خیابان میگیرند. افسردهگی، بیماریهای روانی، عقدهمندی و اعتیاد به مواد مخدر مزد کار آنان در خیابان است.
میلیونها دالر را نهادها به منظور حمایت از کودکان خیابانی مصرف کردهاند، افراد زیادی در حمایت از کودکان خیابانی صدا بلند کردند و با ایجاد دفاتر مفشن در پی حمایت از این قشر آسیبپذیر جامعه شتافتند اما هنوز هم کوکان خیابانی از شهر ها به ویژه در هرات کاهش نیافته است.
افغانستان در شمار کشورهایی قرار دارد که کودکان زیادی بدون آموزش وپرورش در آن زندگی میکنند.
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) در سال ۲۰۱۹ میلادی اعلام کرده است که بیش از دو میلیون کودک در افغانستان سوءتغذی اند و۴۰درصد آنان به خدمات صحی دسترسی ندارند.
با وجود این همه پول و این همه نهادها و موسسهها وضعیت کودکان خیابانی نسبت به قبل بدتر شده است. فعالیت این نهادها در سالهای گذشته، نه تنها که رقم کودکان خیابانی را کاهش نداده است؛ بلکه رشد چشمگیری نیز داشته است. نتیجۀ کار نهادهای حمایت از کودکان خیابانی درحال حاضر زیاد قابل لمس نیست. موسسهها تنها برای تمویلکنندگان پاسخگو اند که فراهمآوری مواد لازم برای قناعت آنان کار بسیار دشوار نیست. نبود طرحهای مناسب برای وضعیت بهتر کودکان خیابانی از دلایلی است که ناکارایی نهادها را تأیید میکند. در دو دهۀ پسین جز چند گزارش خبری و تحقیقی که کمیسیون حقوق بشر انجام داد، هیچ طرح نوشته شدهیی برای بهتر شدن وضعیت کودکان خیابانی وجود ندارد.
بنابر این بدون یک آمار نزدیک به واقعیت از شمار کودکان خیابانی، شرایط زندگی، وضعیت اقتصادی- فرهنگی خانوادههای آنان برای موسسهها دشوار است، تا کشتی شکستۀ کودکان خیابانی را به ساحل برسانند.
در این میان چیزی که بسیار حیرانکننده و تعجببرانگیز به نظر میرسد، قانون حمایت از کودکان است.
این قانون دوسال پیش به تصویب رسیده و توشیح شد. اما از نظر کاربردی در هیچ جای کشور قابل مشاهده نیست.
شاید حتا ده درصد شهروندان کشور دربارۀ این قانون آگاهی لازم و کافی نداشته باشند.
در ماده ۴۸ این قانون آمده است که «وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است غرض حمایت از کودکان معلول و جهت توان بخشی آنان و سایر کودکان آسیبپذیر صندوق رفاهی را به همکاری وزارت مالیه و کمک اشخاص خیر انجام دهد.» اما این کار تاکنون صورت نگرفته است.
کنوانسیون حقوق کودک مصوب سال (۱۹۸۹) سازمان ملل، زیر سن هژده سال را کودک گفته است.
بر اساس این کنوانسیون کودکان زیر هژده سال حق کار شاق را ندارند و دولتها مکلفاند در زمینۀ آموزش و پرورش و در قسمت رشد آنان، همکاری کنند.
سلیم کودکی که پدرش را دریک حملۀ انتحاری درهرات ازدست داده است می گوید که مجبور است کارکند وبرای مادر و سه خواهر و برادرخردش نان تهیه کند.
اواکنون پانزده ساله است و مکتب را چهارسال پیش زمانی که پدرش را ازدست داد، ترک گفته است.
سلیم آرزو دارد روزی بتواند درس بخواند و داکترشود.
جیلانی فرهاد سخنگوی والی هرات می گوید که به کمک نهاد های کمک رسان و حکومت درحال تطبیق برنامه یی برای بازگرداندن کودکان خیابانی به مکتب ها اند.
او به آژانس باخترگفت که آنان ازراه توزیع بسته های مواد غذایی و اشتغال زایی به بزرگان خانواده، می کوشند کودکان را به جای خیابان به مکتب ها بکشانند.ختم/ابوی